به گزارش شهرآرانیوز، قریب به یک هفته از حادثه تلخ ریزش ساختمان متروپل آبادان میگذرد. حادثهای که متأسفانه تا این لحظه منجر به از دست رفتن جان ۳۴ نفر از هموطنان عزیز آبادانی شده و احتمال دارد در ساعات آتی پیکر بی جان تعداد دیگری از ایشان از زیر آوار خارج شود.
حادثه متروپل فراتر از وضعیت غمبار جانباختگان آن، با نارضایتی و ناراحتی مردم ایران که اخبار این واقعه را جز به جز دنبال میکنند نیز همراه بوده است. چرا که ریزش این ساختمان در حال حاضر از فساد، رانت و تبعیضی پرده برداشته که در روزهای استقرار و بالا آمدن این ساختمان وجود داشته است. اتفاقی که مطالبه مردم از دستگاههای نظارتی، قضایی و امنیتی در پیگیری و محاکمه بانیان و خاطیان آن را به همراه دارد و افکارعمومی عملکرد دستگاههای مسئول در پیگیری این موضوع را به دقت زیرنظر دارد.
در کنار این اتمسفر، در شبها و روزهای گذشته گروههای متعددی از مردم ایران در نقاط مختلف کشور در راستای سوگواری با مردم آبادان مراسم عزاداری برپا کردند و به همدردی با خانوادههای داغدار جانباختگان پرداختند. البته در برخی نقاط کشور به ویژه در نزدیکی محل حادثه بخشی از این تجمعات عزاداری با التهاباتی هم همراه بوده و بعضاً دیده شده که گروههایی با پرتاب سنگ و سردادن شعارهای سیاسی ماجرا را با تنش همراه کردند و از قضا بخشی از تصاویر به جهت هیجان و التهابی که با خود دارد در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود و رنگِ دیگری به ماجرا میدهد.
افزون بر این وقایع، برخی رسانههای سیاسی خارجی تنها بر همین تصاویر متمرکز شده و با بزرگنمایی این اعتراضات، سعی در تشدید التهابات و تقویت ناامنی و تضعیف سرمایه اجتماعی ایران دارند. رویکردی که البته براعتماد آسیبدیده بخشی از مردم نسبت به گزارش صحیح و واقعی از حادثه متروپل تکیه دارد. اعتمادی که خود به واسطه انتشار برخی اخبار اشتباه و نادرست ابتدایی درباره زنده بودن حسین عبدالباقی، دستگیری او یا مواردی همچون انتشار فیلمی از فردی که ادعای خروج از زیر آوار بعد از ۳۰ ساعت داشته، پیش از این خدشهدار شده بود.
اما در میان تمام عملیات رسانهای و جنجالهای مرسوم که فراتر از حجم و اندازه واقعی ماجرا در جریان است، در روزهای گذشته بیانیهای منسوب به گروهی از سینماگران با عنوان همدردی با مردم داغ دیدهآبادان منتشر شد که در بخشی از متن و مضمونِ آن باز هم سویههای سیاسی و ضدامنیتی غلبه داده شده بود.
در بخشی از متن این بیانیه که در فضای مجازی منتشر شده آمده است: «فوج خروشان مردم ستمدیده از جای جای ایران، فریاد همراهی و همدلی با مردم دردمند آبادان، سردادهاند. اکنون که خشم عمومی از فساد، دزدی، ناکارآمدی، سرکوب و خفقان، امواج هم بستهای از اعتراضات مردمی را به دنبال داشته است، از همه افرادی که در یگانهای نظامی تبدیل به عامل سرکوب مردم شدهاند، میخواهیم، سلاحهای خود را زمین گذاشته و به آغوش ملت بازگردند.»
از این بیانیه کوتاه فقط قسمت آخر آن مورد استقبال چهرهها و رسانههای معاند قرار گرفته، چرا که نیروهای مسلح کشور را تشویق به تقابل با نظام میکند و این طور القا میشود که گویی تنها با همین هدف هم صادر شده است. به همین دلیل به سراغِ بعضی از امضاکنندگان این بیانیه رفتیم، تا در گفتگو با ایشان به صورت مشروح از جزئیات نگاه ایشان به واقعه متروپل و حرفهایی که در این بیانیه زده شده است، مطلع شویم.
برخی از این افراد نخواستند نامی از آنها برده شود و میگفتند فقط قصدشان همدردی با مردم آبادان بوده و اعلام کردند که مصطفی آلاحمد و محمد رسولاف به عنوان جمعکنندگان امضا مضمونِ اصلی بیانیه را به سمت دیگری بردهاند. دو نفری که نام خودشان هم در جمعِ امضاءکنندگان قرار دارد و در چند واقعه دیگر همچون اغتشاشات آبان ۱۳۹۸ هم بیانیهای از سوی هنرمندان بیرون دادند که برخی از بازیگران همچون زندهیاد سیروس گرجستانی اظهار داشتند که از مضمونِ آن بیخبر بودهاند و صرفاً بر اساس اعتماد به بانیان، نامشان را در زمره امضاکنندگان قرار دادهاند.
داریوش یاری یکی از امضاکنندگان این بیانیه نسبت به بخشِ انتهایی بیانیه که به این عنوان ختم میشود «تفنگت را زمین بگذار» واکنشِ جدّی دارد. یاری میگوید: "بیانیهای منتشر شده که در آن نوشته است نیروهای مسلح اسلحههایشان را زمین بگذارند. من این را باور ندارم که نیروهای مسلح در برابر «مردم» ایستاده باشند و در نتیجه این بخش از بیانیه را قبول ندارم. "
این کارگردان سینما و تلویزیون اتفاق روی داده در شهر آبادان را بسیار تلخ و ناگوار میداند و میگوید: اتفاقی که در آبادان افتاده به دلیل جهالت، فساد، رشوهخواری و بیاخلاقی برخی رخ داده و منجر به ریزش متروپل شد. من به این موضوع معترضم، اما بخش دیگری که در این بیانیه آمده و به عنوان روح حاکم بر آن تلقی شده است را قبول ندارم. چون باور ندارم نیروهای مسلح کشورم در مقابل مردماند که حالا بخواهم اسلحههایشان را زمین بگذارند. درخواست و توقعام از نیروهای نظامی و انتظامی این است که متهم و مجرم را پیدا کنند و با هرکسی که به دلیلی با بیاخلاقی و بیتعهدی مرتکب این فاجعه شده و نظام و مردم دارند تاوان آن را میدهند، برخورد کنند.
کارگردانِ دیگری که به سراغِ او رفتیم، «عبدالله باکیده» بود. نامِ او هم در ذیلِ این بیانیه به عنوان امضاکننده آمده است. باکیده به خبرنگار ما گفت: واقعیت ماجرا این است من برای مردم آبادان و همدردی با آنها امضا کردم. من فقط خواستم همدردی کرده باشم نه این متن و بیانیه! من و خیلیهای دیگر معترضیم. امضا جمع کردن و بیانیه دادن کار بدی نیست، اما متأسفانه سوء برداشت شد.
او با اشاره به اینکه بدون اشراف دقیق بیانیه را امضا کرده است، افزود: حرفه ما فیلمسازی است و اگر فیلمساز حرفی دارد باید در فیلمِ خود مطرح کند. فیلم اجتماعی و انتقادی بسازد یا هر نوع فیلم دیگر. آینه تمام نمای تفکر یک فیلمساز فیلمش است. ما در حدِ قرائت چنین اتفاقاتی نیستیم که بگوییم نیروهای مسلح، اسلحهشان را روی زمین بگذارد.
باکیده ادامه داد: مـتأسفانه امروز خودنمایی در فضایمجازی به نوعی مُد شده است. شما اتفاقات جشنواره کَن را نگاه کنید-کاری به جایزه گرفتنِ فلان بازیگر ندارم-اما باورم این است فرهنگِ ایرانی و ملی خودمان که سالهای سال وجود داشته، شکسته میشود و این نوع اقدامات، بیشتر جنبه جلبِ توجه خارج از ایران و دهنکجی به همکاران دارد.
سیروس حسنپور یکی دیگر از کارگردانان سینما و تلویزیون که به تازگی سریال «مسافران شهر» را در ایام ماه رمضان روی آنتنِ شبکه پنج سیما داشت، روایتِ دیگری از این اتفاق، مطرح کرد و گفت: اتفاقاتِ آبادان برای همه مردم ایران ناراحتکننده است، من و همکارانم به نوبه خودمان میخواستیم با جانباختگانِ آبادان و حادثه متروپل همدردی داشته باشیم؛ اما نمیدانم چرا بیش از هرچیز به قسمتِ انتهایی این بیانیه توجه شد.
این کارگردان سینما از مسئولان و دستاندرکاران امر خواست که اگر در جریان این مراسمات اعتراضاتی هم صورت میگیرد آن دسته از افرادی که به دنبال آشوب و برهم زدن امنیت و آسایش مردماند را از آنانی که به واقع از این وضعیت دلگیرند، تفکیک کنند و در مواجهه با معترضان حقیقی با ملاطفت و ملایمت برخورد کرده و با ایشان مدارا کنند، چون به هر حال مردم با مشکلات سختی درگیرند.
او در پایانِ صحبتهایش بار دیگر تکرار کرد که امضای این بیانیه جنبه همدلی داشته است نه سوگیری سیاسی و امنیتی.
بنا بر آنچه از گفتگو با برخی از چهرههای امضاکننده بیانیه و سوابق پیشین جمعکنندگان امضاها برمیآید، میتوان به این گمانه جدّیتر از گذشته فکر کرد که همچنان عدهای مشخص از افرادند که هربار با سوار شدن بر موج رویدادهایی که احساسات مردم را جریحهدار کرده و با سوء استفاده از احساسات خالصانه هنرمندان نسبت به مردم، سعی بر جبههسازی میان هنرمندان، مردم و نظام دارند. رویکردی که لابد، مشابه اقدامات اپوزیسیون جمهوری اسلامی، جامعه ایرانی را قطببندی شده و جدا از هم میخواهد.
منبع: تسنیم